
تعداد نشریات | 13 |
تعداد شمارهها | 626 |
تعداد مقالات | 6,517 |
تعداد مشاهده مقاله | 8,746,483 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 8,317,300 |
بررسی روشهای مختلف مدیریت علفهرز انگل سس درختی (Cuscuta monogyna) در پرچینهای برگ نو (Ligustrum vulgar) | ||
پژوهشهای تولید گیاهی | ||
مقاله 16، دوره 22، شماره 3، آذر 1394، صفحه 313-327 اصل مقاله (326.41 K) | ||
نوع مقاله: پژوهشی | ||
نویسندگان | ||
ریحانه عسگرپور* 1؛ رضا قربانی2؛ نرگس پورطوسی3؛ علیه گنجی1؛ فرنوش فلاح پور1 | ||
1- | ||
2عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد | ||
3سازمان پارکها و فضای سبز شهد | ||
چکیده | ||
سابقه و هدف: گیاه برگ نو (Ligustrum vulgare) یکی از مهمترین گیاهان در طراحی فضای سبز ایران است. این گیاه بهدلیل سازگاری به شرایط نامساعد محیطی، کشت گستردهای در فضاهای سبز شهری دارد. در سالهای اخیر، حمله انگل سس درختی (Cuscuta monogyna) به پرچینهای برگ نو، مشکلاتی را برای مدیریت فضای سبز در مشهد ایجاد کرده است. علفهرز سس (Cuscuta spp.)، انگل اجباری بسیاری از خانوادههای گیاهی است و بهدلیل پراکنش جغرافیایی وسیع همراه با دامنه میزبانی بالا و روشهای ناکارآمد مدیریتی به یکی از خسارتزاترین گونههای انگل تبدیل شده است. از آنجا که این انگل از نظر جنبههای بیولوژیکی و اکولوژیکی بسیار موفق است، یک استراتژی کنترلی نمیتواند کنترل مناسب اقتصادی فراهم کند. از این رو، باید مدیریت تلفیقی برای کنترل آن مورد توجه قرار گیرد. بنابراین، این تحقیق بهمنظور بررسی روشهای مختلف مدیریتی علفهایهرز شامل کنترل مکانیکی (سرزنی و شعله افکن)، شیمیایی و بیولوژیک برای کنترل سس بر روی برگ نو طی دو سال در فضای سبز مشهد انجام گردید. مواد و روشها: آزمایشی در فضای سبز مشهد در سالهای 1389-1388 و 90-1389 انجام شد. دو منطقهای که آلودگی تقریباً یکنواختی به سس داشتند، برای اجرای طرح در دو سال انتخاب شد. در سال اول، آزمایش در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با چهار تکرار انجام شد. تیمارها شامل کنترل شیمیایی ]علفکشهای تریفلورالین (ترفلان 48 درصد)، کلرتال دیمتیل (داکتال 75 درصد) و گلایفوسیت (رانداپ 41 درصد)[ و مکانیکی (سرزنی و شعله افکن) بودند. تیمار سرزنی دارای دو سطح یکبار سرزنی و دوبار سرزنی بود. در سال دوم، آزمایش در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارها شامل دو جدایه قارچ بیماریزا، علفکش رانداپ و تلفیق کاربرد علفکش با هر یک از جدایههای قارچ بودند. یافتهها: نتایج سال اول نشان داد که هر سه علفکش، سس درختی را بهطور معنیداری بر روی پرچین برگ نو کنترل کردند، بهطوریکه 84 تا 98 درصد کاهش رشد سس درختی نسبت به شاهد مشاهده شد و داکتال بهترین اثر را داشت. تیمار دوبار سرزنی به طور معنیداری باعث کاهش آلودگی سس بر روی پرچین برگ نو شد (شکل 1). وزن خشک سس در تیمار دوبا سرزنی، 8/16 گرم بر مترمربع بود که توسعه سس بر روی میزبان را درمقایسه با شاهد 71 درصد کاهش داشت. یکبار سرزنی با تحریک رشد شاخ و برگ جدید برگ نو، محیط مناسبی را برای رشد سسهای باقیمانده روی میزبان ایجاد کرد، البته تفاوت معنیداری با شاهد نداشت. کاربرد شعله افکن نیز در کاهش وزن سس مؤثر بود، بهطوریکه وزن خشک سس را در مقایسه با شاهد به یک سوم کاهش داد. نتایج سال دوم نشان داد که کاربرد دو جدایه قارچ بهتنهایی تفاوت معنیداری با شاهد نداشتند. با اینحال، تلفیق هر دو جدایه با علفکش تأثیر معنیداری بر کاهش رشد سس درختی داشتند، بهطوریکه تلفیق جدایه قارچsp. Fusarium و sp. Alternaria با رانداپ، رشد سس درختی را بهترتیب 60/83 و 19/81 درصد نسبت به شاهد کاهش دادند. نتیجهگیری: نتایج این تحقیق نشان داد که با کاربرد مدیریت تلفیقی میتوان سس را کنترل کرد و با استفاده از روشهای غیر شیمیایی، مصرف علفکش را کاهش داد. تیمارهای دوبار سرزنی، شعلهافکن و تلفیق رانداپ با عوامل بیولوژیک در کنترل علفهرز سس موفق بودند. با کاربرد روشهایی که مانع تولید بذر سس شده یا بنیه بذور آن را کاهش دهد، میتوان آلودگی را در سالهای بعد کاهش داد. | ||
کلیدواژهها | ||
علفکش؛ سرزنی؛ شعله افکن؛ کنترل بیولوژیک | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 2,519 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,626 |